1 . بیهوده
[صفت]

ineffective

/ɪnɪˈfɛktɪv/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more ineffective] [حالت عالی: most ineffective]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بیهوده بی‌نتیجه، بی اثر

معادل ها در دیکشنری فارسی: بی‌خاصیت بی‌فایده
مترادف و متضاد effective
  • 1.Efforts to reduce crime have been ineffective.
    1. تلاش‌ها برای کاهش جرم و جنایت، بیهوده بوده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان