خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . راکد
[صفت]
inert
/ɪˈnɜːrt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more inert]
[حالت عالی: most inert]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
راکد
بی حرکت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
لخت
مترادف و متضاد
dormant
motionless
moving
1.He lay inert with half-closed eyes.
1. او با چشم های نیمه باز بی حرکت دراز کشیده بود.
2.The president has to operate within an inert political system.
2. رئیس جمهور مجبور است درون سیستم سیاسی راکد فعالیت کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
inequity
inequality
ineptitude
inept
ineluctable
inertia
inescapable
inevitability
inevitable
inevitable result
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان