خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پرنفوذ
[صفت]
influential
/ˌɪnfluˈɛnʧəl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more influential]
[حالت عالی: most influential]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پرنفوذ
موثر، تاثیرگذار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بانفوذ
ذینفوذ
متنفذ
1.Her father’s very influential.
1. پدرش بسیار پرنفوذ [قدرتمند] است.
2.John Lennon was a very influential person in music.
2. «جان لنون»، فرد بسیار موثری [تاثیرگذاری] در موسیقی بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
influence
inflow
inflorescence
inflict
inflexible
influenza
influx
info
infomercial
inform
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان