خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . افشانه
[اسم]
inhaler
/ɪnˈheɪlər/
قابل شمارش
1
افشانه
اسپری تنفسی
مترادف و متضاد
puffer
1.There are many ways to control asthma and inhalers are only one.
1. راه های زیادی برای کنترل آسم وجود دارد و یکی از آنها افشانه است.
تصاویر
کلمات نزدیک
inhale
inhalation
inhabited
inhabitant
inhabitable
inherent
inherently
inherit
inherit a fortune
inherit money
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان