خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . در هم تنیدن
[فعل]
to interweave
/ˌɪntɚwˈiːv/
فعل گذرا و ناگذر
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
در هم تنیدن
در هم بافتن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
در هم تنیدن
درهم پیچیدن
تصاویر
کلمات نزدیک
interviewer
interviewee
interview somebody
interview
interventionist
intestate
intestinal
intestinal worm
intestine
intestines
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان