Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . روده (زیستشناسی)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
intestine
/ɪnˈtɛstən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
روده (زیستشناسی)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
روده
bacteria in the small intestine
باکتریهای روده کوچک
The large intestine
روده بزرگ
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
intestinal
interviewer
interview
intertwine
intersperse
intimacy
intimate
intimidate
intimidating
intimidation
کلمات نزدیک
intestinal worm
intestinal
intestate
interweave
interviewer
intestines
intifada
intimacy
intimate
intimately
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان