خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بیمهره (جانورشناسی)
2 . بیمهره
[اسم]
invertebrate
/ˌɪnˈvɜrtəbrət/
قابل شمارش
1
بیمهره (جانورشناسی)
[جانور فاقد ستون فقرات]
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بیمهره
مترادف و متضاد
vertebrate
1.worms and other invertebrates
1. کرمها و دیگر بیمهرگان
[صفت]
invertebrate
/ˌɪnˈvɜrtəbrət/
غیرقابل مقایسه
2
بیمهره
1.invertebrate pests
1. جانوران موذی بیمهره
تصاویر
کلمات نزدیک
invert
inversion
inverse
inverness
inventory
inverted
inverted commas
inverted snobbery
invest
invest money in the stock market
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان