خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آهنفروش
[اسم]
ironmonger
/ˈaɪɚnmɑːŋɡɚ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آهنفروش
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آهنفروش
ابزارفروش
تصاویر
کلمات نزدیک
ironing board
ironing
ironically
ironic
iron ore
ironmonger’s
ironworks
irony
irradiate
irradiation
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان