1 . بازی تمرینی قبل از مسابقه اصلی (تنیس) 2 . روی زمین آوردن توپ (فوتبال) 3 . ناک‌دان (بوکس) 4 . پایین‌تر از حد معمول (قیمت و...)
[اسم]

knock-down

/nɑk-daʊn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بازی تمرینی قبل از مسابقه اصلی (تنیس)

2 روی زمین آوردن توپ (فوتبال)

توضیحاتی درباره knock-down
knock-down اشاره به ضربه‌ای دارد که توپ در هوا روی زمین زده می‌شود. در واقع آوردن توپ از هوا به روی زمین.

3 ناک‌دان (بوکس)

[صفت]

knock-down

/nɑk-daʊn/
غیرقابل مقایسه

4 پایین‌تر از حد معمول (قیمت و...)

informal
مترادف و متضاد rock-bottom
  • 1.The industry employs illegal immigrants at knock-down wages.
    1. (آن) صنعت مهاجرهای غیرقانونی را با دستمزدهای پایین‌تر از حد معمول استخدام می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان