خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فوت و فن
[اسم]
know-how
/noʊ-haʊ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
فوت و فن
دانش (عملی یا فنی)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دانش
1.I don’t think we have the technical know-how for this job.
1. فکر نکنم که دانش فنی (لازم) برای این کار را داشته باشیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
know-all
know your own mind
know which way the wind blows
know which side one's bread is buttered on
know the right people
knowing
knowingly
knowledge
knowledge base
knowledgeable
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان