خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شناخته شده
[صفت]
known
/noʊn/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: better known]
[حالت عالی: best known]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شناخته شده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آشنا
شناخته
1.a known fact
1. حقیقتی شناخته شده
2.I'm known to the music industry.
2. من در صنعت موسیقی شناخته شده هستم.
تصاویر
کلمات نزدیک
knowledgeable
knowledge base
knowledge
knowingly
knowing
knuckle
knuckle down
knuckle sandwich
knuckle under
knuckle-head
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان