خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کفشدوزک
[اسم]
ladybird
/ˈleɪdibɜːrd/
قابل شمارش
1
کفشدوزک
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کفشدوزک
مترادف و متضاد
ladybug
تصاویر
کلمات نزدیک
lady-in-waiting
lady
ladle
ladies’ man
ladies' room
ladybug
ladykiller
ladylike
lag
lager
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان