1 . اخراج کردن
[فعل]

to lay off

/ˈleɪ ɔːf/
فعل گذرا
[گذشته: laid off] [گذشته: laid off] [گذشته کامل: laid off]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 اخراج کردن تعدیل نیرو کردن

معادل ها در دیکشنری فارسی: اخراج کردن
مترادف و متضاد make somebody redundant
to lay somebody off
کسی را اخراج کردن
  • 200 workers at the factory have been laid off.
    200 کارگر در کارخانه اخراج شده‌اند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان