خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بلند شدن از زمین (هواپیما و...)
[فعل]
to lift off
/lɪft ɔf/
فعل ناگذر
[گذشته: lifted off]
[گذشته: lifted off]
[گذشته کامل: lifted off]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
بلند شدن از زمین (هواپیما و...)
1.The helicopters lifted off at 1030 hours.
1. هلیکوپترها ساعت 10:30 از زمین بلند شدند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
lift bridge
lift
lifesaver
lifelong
lifeless
lift up
lifter
liftoff
light
light-colored
کلمات نزدیک
big-ass
lie behind
badass
ass-licking
lie about
bring ass to an anchor
lighten up
couldn't hit a bull in the ass with a bass fiddle
drag ass
eat ass out
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان