1 . (به برنامه رادیویی) گوش کردن 2 . یواشکی گوش دادن
[فعل]

to listen in

/lˈɪsən ˈɪn/
فعل گذرا
[گذشته: listened in] [گذشته: listened in] [گذشته کامل: listened in]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 (به برنامه رادیویی) گوش کردن

2 یواشکی گوش دادن استراق‌سمع کردن

to listen in (on/to something)
یواشکی گوش دادن/استراق‌سمع کردن
  • 1. They did not know that the police were secretly listening in.
    1. آنها نمی‌دانستند که پلیس داشت مخفیانه استراق‌سمع می‌کرد.
  • 2. You shouldn't listen in on other people's conversations.
    2. تو نباید مکالمه دیگران را یواشکی گوش بدهی.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان