1 . قابل‌تحمل 2 . قابل‌سکونت
[صفت]

liveable

/ˈlɪvəbl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more liveable] [حالت عالی: most liveable]

1 قابل‌تحمل تاب‌آوردنی

مترادف و متضاد endurable
  • 1.It’s not the best kind of life, but it’s liveable.
    1. این بهترین نوع زندگی نیست، اما قابل‌تحمل است.

2 قابل‌سکونت قابل‌زندگی

مترادف و متضاد habitable liveable in
safer and more liveable residential areas
مناطق مسکونی امن‌تر و قابل‌سکونت‌تر
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان