خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . وسیله امرارمعاش
[اسم]
livelihood
/lˈaɪvlihˌʊd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
وسیله امرارمعاش
اسباب امرارمعاش، معیشت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آب و نان
معیشت
معاش
گذران
تصاویر
کلمات نزدیک
liveable
live-in
live with
live wire
live up
liveliness
lively
liven up
liver
liver fluke
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان