1 . روغن‌کاری
[اسم]

lubrication

قابل شمارش

1 روغن‌کاری روان‌سازی

معادل ها در دیکشنری فارسی: روغن‌کاری گریس‌کاری
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان