خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کوچک و کماهمیت شمردن
[عبارت]
make light of
/meɪk laɪt ʌv/
1
کوچک و کماهمیت شمردن
چیزی را به شوخی گرفتن، با شوخی و خنده برخورد کردن (با چیزی)
1.I didn’t mean to make light of your injuries.
1. نمیخواستم صدماتی که دیدی را کوچک و کماهمیت بشمارم.
2.She tried to make light of the situation, but I could tell that she was worried.
2. او سعی کرد با شوخی و خنده با موقعیت برخورد کند، اما میتوانستم بگویم که او نگران است.
تصاویر
کلمات نزدیک
make it up with
make it in
make it clear
make it
make headway
make love
make lunch
make modifications
make money
make no bones about it
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان