Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . میلیونر
[اسم]
millionaire
/ˌmɪljəˈnɛr/
قابل شمارش
1
میلیونر
پولدار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
میلیونر
1.He is a millionaire.
1. او یک میلیونر است.
2.She only pretends to be a millionaire.
2. او فقط تظاهر به میلیونر بودن میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
million of them
million
milling machine
milling
millimeter
millions
millionth
millipede
millisecond
millpond
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان