خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . انسان بیزار
[اسم]
misanthrope
/ˈmɪsənˌθroʊp/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
انسان بیزار
انسان گریز
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مردمگریز
مترادف و متضاد
misanthropist
philanthrope
1.My grandfather was a misanthrope, but he loved me.
1. پدربزرگم یک انسان بیزار بود اما مرا دوست داشت.
تصاویر
کلمات نزدیک
misandry
misadventure
mirth
mirror site
mirror image
misanthropy
misapprehension
misappropriation
misbehave
misbehavior
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان