خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گوناگون
[صفت]
miscellaneous
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more miscellaneous]
[حالت عالی: most miscellaneous]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
گوناگون
متنوع، جورواجور
معادل ها در دیکشنری فارسی:
متفرقه
گونهگون
1.a box of miscellaneous items for sale
1. جعبهای از اقلام گوناگون برای فروش
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
misbehave
misapprehend
miry
mirthful
mirror
misconceive
misconduct
misconstrue
misdemean
miserable
کلمات نزدیک
miscellanea
miscast
miscarry
miscarried
miscarriage of justice
miscellany
mischief
mischievous
misconceived
misconception
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان