خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فروتنی
[اسم]
modesty
/ˈmɑdəsti/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
فروتنی
تواضع
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آزرم
افتادگی
حیا
شکستهنفسی
فروتنی
1.She accepted the prize with modesty.
1. او با فروتنی آن جایزه را پذیرفت [دریافت کرد].
تصاویر
کلمات نزدیک
modestly
modest success
modest
modernized
modernize
modicum
modification
modifier
modify
modular
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان