خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پلیس سواره
[اسم]
mounted police
/mˈaʊntᵻd pəlˈiːs/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پلیس سواره
پلیس سوار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پلیس سواره
تصاویر
کلمات نزدیک
mounted
mountaintop
mountainside
mountainous
mountaineering
mounting
mourn
mourner
mournful
mourning
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان