خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مومیایی
2 . مامان
[اسم]
mummy
/ˈmʌmi/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مومیایی
جسد مومیاییشده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مومیایی
an Egyptian mummy
یک مومیایی مصری
2
مامان
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مامان
informal
مترادف و متضاد
momma
mommy
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
mum
multitude
multiply
multiplication
multiple fruit
mumps
munch
mundane
mung
mung bean
کلمات نزدیک
mummify
mumbo jumbo
mumble
mumbai
mum
mumps
munch
munchies
mundane
mung bean
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان