Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . نوازنده
[اسم]
musician
/mjʊˈzɪʃ.ən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
نوازنده
موسیقیدان
معادل ها در دیکشنری فارسی:
رامشگر
نوازنده
موسیقیدان
مزقانچی
مترادف و متضاد
composer
instrumentalist
performer
1.The concert features singers and musicians of all nationalities.
1. (در) کنسرت خوانندگان و نوازندگانی از همه ملیتها حضور دارند.
a talented classical musician
یک نوازنده با استعداد کلاسیک
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
musicalness
musically
musicality
musical time signature
musical time
musicianship
musicogenic epilepsy
musicological
musicologically
musicologist
کلمات نزدیک
musically gifted
musically
musical saw
musical notation
musical instrument
musicologist
musk
musk deer
musk ox
musk-rose
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان