خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خنثی کردن
[فعل]
to negate
/nɪˈgeɪt/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: negated]
[گذشته: negated]
[گذشته کامل: negated]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
خنثی کردن
بلا اثر کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نفی کردن
مترادف و متضاد
cancel out
nullify
confirm
1.alcohol negates the effects of the drug.
1. الکل، اثرات این دارو را خنثی می کند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
neem
needy
needlework
needlecraft
needle
negative
negatively
neglect
neglected
negligent
کلمات نزدیک
nefarious
needy
needs
needlework
needlessness
negation
negative
negative equity
negative resistance
negatively
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان