خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . غیرمقیم
[صفت]
nonresident
/ˌnɑːn ˈresɪdənt/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
غیرمقیم
غیربومی
1.Student fees are higher for non-residents.
1. شهریه دانشجویان برای افراد غیربومی بیشتر است.
تصاویر
کلمات نزدیک
nonrenewable
nonrefundable
nonplussed
nonmetal
nonfiction
nonsense
nonsensical
nonsmoking
nonstarter
noodle
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان