خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مرکز
2 . هسته (فیزیک و زیستشناسی)
[اسم]
nucleus
/ˈnukliəs/
قابل شمارش
[جمع: nuclei]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مرکز
کانون
مترادف و متضاد
center
core
the nucleus of the international banking world
مرکز دنیای بانکی بینالملل
2
هسته (فیزیک و زیستشناسی)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
هسته
specialized
تصاویر
کلمات نزدیک
nuclear weapon
nuclear waste
nuclear warhead
nuclear warfare
nuclear submarine
nude
nudge
nudism
nudist
nudity
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان