خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . چاپلوس
[صفت]
obsequious
/əbˈsiːkwiəs/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more obsequious]
[حالت عالی: most obsequious]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
چاپلوس
متملق، فرمانبردار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تملقآمیز
مترادف و متضاد
compliant
fawning
servile
submissive
1.an obsequious manner
1. رفتاری متملقانه
2.obsequious soldiers
2. سربازان فرمانبردار
3.The waiters came hurrying forward with obsequious smiles.
3. گارسون ها با لبخندی چاپلوسانه با عجله جلو آمدند.
تصاویر
کلمات نزدیک
obsequies
obscurity
obscurely
obscure
obscurantism
observance
observant
observation
observation car
observatory
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان