خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . باغ (میوه)
[اسم]
orchard
/ˈɔrʧərd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
باغ (میوه)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
باغ
باغ میوه
بستان
بوستان
1.an apple orchard
1. باغ سیب
تصاویر
کلمات نزدیک
orbital
orbit
oratory
oratorio
orator
orchestra
orchestral
orchestral music
orchestrate
orchestration
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان