خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پرندهشناس
[اسم]
ornithologist
/ˌɔrnɪˈθɑləʤɪst/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پرندهشناس
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پرندهشناس
1.how can one become an ornithologist?
1. چطور یک فرد می تواند پرندهشناس شود؟
تصاویر
کلمات نزدیک
ornate
ornamentation
ornamental
ornament
oriya
ornithology
ornithophile
orphan
orphanage
orphaned
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان