خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . هزینه ثابت
2 . بالای سر
3 . از بالای سر
[صفت]
overhead
/ˌoʊvərˈhed/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
هزینه ثابت
هزینه عمومی
overhead costs
هزینههای ثابت [مانند آب، برق، گاز، اجاره، بیمه]
2
بالای سر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بالای سر
an overhead light
چراغ بالای سر
[قید]
overhead
/ˌoʊvərˈhed/
غیرقابل مقایسه
3
از بالای سر
بر فراز آسمان
1.A plane flew overhead.
1. یک هواپیما از بالای سر گذشت.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
overhaul
overgorge
overgenerous
overflow
overfed
overheat
overindulge
overjoyed
overlap
overlay
کلمات نزدیک
overhaul
overhang
overgrown
overfly
overflowing
overhead expenses
overhead locker
overhead projector
overhead transparency
overheads
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان