خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . هزینههای بالاسری
[اسم]
overheads
/ˈoʊvərˌhɛdz/
غیرقابل شمارش
1
هزینههای بالاسری
1.High overheads mean small profit.
1. هزینههای بالاسری بالا به معنای سود کم است.
تصاویر
کلمات نزدیک
overhead transparency
overhead projector
overhead locker
overhead expenses
overhead
overhear
overheat
overheated
overindulge
overjoyed
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان