خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جغد
[اسم]
owl
/aʊl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
جغد
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بوف
بوم
جغد
1.Owls prey on small rodents.
1. جغدها جوندگان کوچک را شکار میکنند.
تصاویر
کلمات نزدیک
owing to
owens
owe
ow
ovum
owlet
own
own company
own flesh and blood
own goal
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان