خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گردن گرفتن (تقصیر)
[فعل]
to own up
/oʊn ʌp/
فعل ناگذر
[گذشته: owned up]
[گذشته: owned up]
[گذشته کامل: owned up]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
گردن گرفتن (تقصیر)
اعتراف کردن
مترادف و متضاد
confess
to own up (to something/to doing something)
گردن گرفتن (چیزی/انجام کاری)
1. I'm still waiting for someone to own up to the mistakes.
1. من هنوز منتظرم یک نفر اشتباهات را گردن بگیرد.
2. No one owned up to breaking the window.
2. هیچکس (تقصیر) شکستن پنجره را گردن نگرفت.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
own
owlet
owl
owe
ovoid
ox
oxen
oxford
oxidize
oxtail
کلمات نزدیک
own goal
own flesh and blood
own company
own
owlet
owner
owner-occupier
ownership
ox
oxbow
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان