خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . عهد
[اسم]
pact
/pækt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
عهد
قرار، پیمان
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پیمان
معاهده
عهد
عهدنامه
1.They made a pact not to tell anyone.
1. آنها عهد بستند به کسی چیزی نگویند.
تصاویر
کلمات نزدیک
packing case
packing
packhorse
packet
packer
pacy
pad
pad out
pad the bill
padded
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان