خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . محل نگهداری و تمرین دادن اسبها
2 . محوطه نمایش اتومبیلها یا اسبها قبل از مسابقه
[اسم]
paddock
/ˈpædək/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
محل نگهداری و تمرین دادن اسبها
زمین نگهداری اسب
1.There was an orchard and a paddock for the horses behind the house.
1. پشت خانه یک باغ و یک زمین برای نگهداری اسبها بود.
2
محوطه نمایش اتومبیلها یا اسبها قبل از مسابقه
تصاویر
کلمات نزدیک
paddling pool
paddle steamer
paddle
padding
padded
paddy
paddy field
padilla
padlock
paean
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان