Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بالشتک
2 . حشو
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
padding
/pˈædɪŋ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بالشتک
لایه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
لایی
2
حشو
جزییات نامربوط
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
padder
padded cell
padded
padda
pad the bill
paddle
paddle box
paddle brush
paddle doll
paddle own canoe
کلمات نزدیک
padded
pad the bill
pad out
pad
pacy
paddle
paddle steamer
paddling pool
paddock
paddy
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان