خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بدون درد
2 . بدون دردسر
[قید]
painlessly
/ˈpeɪnləsli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بدون درد
1.She died peacefully and painlessly at the age of 101.
1. او در سن 101 سالگی در آرامش و بدون درد از دنیا رفت.
2
بدون دردسر
1.The deal was done swiftly and painlessly.
1. (آن) معامله سریع و بدون دردسر انجام شد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
painkiller
painfully
painful
pain pill
a pain in the neck
painstakingly
paint
paint roller
paint the lily
paintball
کلمات نزدیک
painless
painkilling
painkiller
painfully shy
painfully
painstaking
paint
paint a house
paint one's nails
paint out
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان