خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . موازی
[صفت]
parallel
/ˈpɛrəˌlɛl/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
موازی
مشابه، یکسان
معادل ها در دیکشنری فارسی:
همتراز
همردیف
موازی
متوازی
1.Parallel experiments are being conducted in Rome, Paris and London.
1. آزمایشاتی یکسان در رم، پاریس و لندن در حال انجام است.
2.We have lead parallel lives.
2. ما زندگیهای مشابه داشتهایم.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
parallax
paralithodes camtschatica
paralithodes
paralipsis
paralipomenon
parallel axiom
parallel bars
parallel circuit
parallel interface
parallel lives
کلمات نزدیک
parakeet
paragraph
paragon
paragliding
paraglider
parallel bars
parallel port
parallelogram
paralympic games
paralysis
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان