خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پوست کندن
2 . کاستن
[فعل]
to pare
/per/
فعل گذرا
[گذشته: pared]
[گذشته: pared]
[گذشته کامل: pared]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
پوست کندن
پوست کردن
1.She pared the apple.
1. او سیب را پوست کند.
2
کاستن
کم کردن، پایین آوردن
1.The firm has not been able to pare costs fast enough.
1. شرکت هنوز نتوانسته قیمتها را بهاندازه کافی سریع پایین بیاورد.
تصاویر
کلمات نزدیک
pardon? can you say that again?
pardon me
pardon
parchment
parched
parent
parent-teacher association
parentage
parental
parental controls
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان