خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ترحم
[اسم]
pathos
/ˈpeɪθɑs/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ترحم
دلسوزی
1.Martha was filled with pathos.
1. "مارتا" مملو از ترحم بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
pathology
pathologist
pathological
pathogenic
pathetically
pathway
patience
patient
patiently
patina
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان