خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کف خیابان
2 . پیادهرو
[اسم]
pavement
/ˈpeɪv.mənt/
غیرقابل شمارش
1
کف خیابان
آسفالت
1.The pavement is cracked.
1. کف خیابان ترک خورده است.
2
پیادهرو
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پیادهرو
مترادف و متضاد
sidewalk
تصاویر
کلمات نزدیک
pave the way
pave
pavane
pause
pauper
pavement artist
pavilion
paving
paving stone
pavlova
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان