خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . قابلپرداخت
2 . در وجه ... (چک بانکی)
[صفت]
payable
/ˈpeɪəbl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more payable]
[حالت عالی: most payable]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
قابلپرداخت
1.Rent is payable monthly.
1. اجاره بهصورت ماهانه قابلپرداخت است.
2.The price is payable in monthly installments.
2. هزینه در اقساط ماهانه قابلپرداخت است.
2
در وجه ... (چک بانکی)
به نام ...
1.Please make the cheque payable to Rose Roger.
1. لطفاً چک را به نام "رز راجر" بنویسید.
تصاویر
کلمات نزدیک
pay-per-view
pay-off
pay up
pay tv
pay tribute
paycheck
payday
paye
payee
payer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان