1 . دائمی
[صفت]

permanent

/ˈpɜr.mə.nənt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more permanent] [حالت عالی: most permanent]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 دائمی

مترادف و متضاد enduring lasting perpetual impermanent temporary
  • 1.Are you looking for a temporary or a permanent job?
    1. به دنبال کاری موقت هستید یا دائمی؟
  • 2.The disease can cause permanent damage to the brain.
    2. این بیماری می‌تواند موجب آسیب دائمی به مغز شود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان