خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کارمندان
[اسم]
personnel
/ˌpɜrsəˈnɛl/
غیرقابل شمارش
1
کارمندان
کارکنان، پرسنل
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پرسنل
کارکنان
مترادف و متضاد
employees
staff
1.There is a severe shortage of skilled personnel.
1. کمبود شدیدی از پرسنل ماهر وجود دارد.
sales/technical/medical/security/military... personnel
کارمندان فروش/فنی/پزشکی/امنیتی/نظامی و...
تصاویر
کلمات نزدیک
personify
personification
personally
personalized
personalize
personnel carrier
personnel department
perspective
perspex
perspicacious
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان