[صفت]

perspicacious

/ˌpɜːrspɪˈkeɪʃəs/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more perspicacious] [حالت عالی: most perspicacious]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 زیرک باذکاوت، تیز هوش

معادل ها در دیکشنری فارسی: روشندل
مترادف و متضاد shrewd
  • 1.a perspicacious remark
    1. یک دیدگاه زیرکانه
  • 2.He was perspicacious enough to realize that things were soon going to change.
    2. او آنقدر زیرک بود که فهمید اوضاع به زودی تغییر می کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان