خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . قلک (پول)
[اسم]
piggy bank
/ˈpɪgi bæŋk/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
قلک (پول)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
قلک
1.The little girl was counting the coins in her piggy bank.
1. دختر بچه کوچک داشت سکه های داخل قلک اش را می شمرد.
توضیح درباره اصطلاح piggy bank
معروف ترین نوع قلک برای بچه ها در کشور های غربی به شکل یک خوک کوچک صورتی رنگ است.
تصاویر
کلمات نزدیک
pigeonhole
pigeon-toed
pigeon keeping
pigeon keeper
pigeon fancying
piggy in the middle
piggyback
piggybank
pigheaded
piglet
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان