خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پوستر
[اسم]
placard
/ˈplækərd/
قابل شمارش
[جمع: placards]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پوستر
اعلامیه، پلاکارد
مترادف و متضاد
ad
banner
notice
poster
1.Numerous placards appeared around the city calling for volunteers.
1. آگهیهای بسیاری در سراسر شهر برای فراخواندن داوطلبان به چشم میخورد.
2.Placards were placed throughout the neighborhood by rival groups.
2. اعلامیههایی توسط گروههای رقیب در محله نصب شده بودند.
3.The demonstrator's placards read "No More Wars".
3. روی پلاکاردهای معترضین نوشته بود «جنگ بس است».
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
pizzeria
pizza shop
pizza pie
pizza parlor
pizza
placate
place
place mat
place setting
placid
کلمات نزدیک
pjs
piñata
pièce de résistance
pizzeria
pizzazz
placate
place
place kick
place mat
place of birth
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان